تعریف عسر و حرج
قانونگذار ما در تبصرهی مادهی ۱۱۳۰ از قانون مزبور ، عسر و حرج را اینگونه تعریف کرده است: «بهوجود آمدن وضعیتی که ادامهی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد» در واقع عسر و حرج دارای مفهومی عرفی است و به همین دلیل قانونگذار به ذکر مصادیق تمثیلی آن پرداخته است، مانند سوءِ معاشرت شوهر که میتواند از مصادیق سوءِ رفتار وی تلقی شود.
برای مشاوره اثبات عسر و حرج ، با مشاورین و وکلای سودا اندیشان ستاره در ارتباط باشید.
شرایط و محدوده اعمال ماده 1130
1 - ضابطه تشخیص عسر و حرج زوجه، معیار شخصی است و با توجه به وضعیت مادی، روحی ـ روانی و شخصیت زوجه احراز میگردد. اما این مانع از آن نیست که در تشخیص تنگی و مشقت به عرف مراجعه ننماییم. مرحوم کاتوزیان در این رابطه میگوید: «ملاک تشخیص آنکه چه امری سوء معاشرت است و تشخیص درجهای که زن نمیتواند زندگانی زناشویی را ادامه دهد، به نظر عرف میباشد که در هر مورد با در نظر گرفتن وضعیت روحی ، اخلاقی و اجتماعی زوجین و همچنین وضعیت محیط از حیث زمان و مکان آن را تعیین مینماید.»
2 - در بررسی نظرات فوق باید گفت ماده 1130 قانون مدنی با ذکر واژه «طلاق» حکم آن را مختص عقد نکاح دائم نموده است؛ اما از آنجا که وفق اصل 167 قانون اساسی و ماده 3 قانون آیین دادرسی مدنی در موارد سکوت، نقص، اجمال یا تعارض قوانین مدون قاضی مکلف به مراجعه به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر است تا حکم قضیه را بیابد، در پاسخ به سؤال فوق نیز دادگاه میتواند با مراجعه به عمومات که همان قاعده «نفی عسر و حرج» است، به الزام زوج به بذل بقیه مدت اقدام نماید و قائل شدن تفصیل میان عقود موقت کوتاه مدت و بلند مدت فاقد وجاهت عقلی و منطقی بوده و صرفاً در تشخیص عسر و حرج زوجه میتوان به مدت عقد نکاح توجه کرد.
بدانید و آگاه باشید: سریع ترین روش طلاق
مصادیق عسر و حرج با تأکید بر رویه ی قضایی
ترک زندگی مشترک
ترک همسر باید مطابق با شرایط مقرر در بند یک تبصره الحاقی ماده 1130 قانون مدنی باشد . به طوری که ترک زندگی خانوادگی باید شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در مدت یک سال باشد . طبق بند یک این ماده ترک زندگی خانوادگی توسط همسر باید عمدی و بدون هرگونه عذر موجه باشد . منظور از عذر موجه تمامی عذرهای قانونی قابل قبول با توجه به شرایط زوج می باشد . یکی از عذرهای قانونی قابل پذیرش که غیر ارادی هستند عبارت است از مرضی که مانع حرکت باشد که با توجه به شرایط زوجین ممکن است باعث دوری از همسر خود شود.
در ماده 1029 قانون مدنی ، چهارسال غیبت شوهر به زن حق درخواست طلاق از دادگاه را می دهد اما سوالی که مطرح می شود این است چه فرقی بین ترک زندگی خانوادگی و غیبت وجود دارد ؟ مقنن در ماده 1029 قانون مدنی با رعایت ماده 1023 همین قانون به زن در صورت غیبت چهار سال همسرش اجازه طلاق توسط دادگاه را داده است . در ماده ی 1029 قانون مدنی به خاطر محدودیت قید زمانی که چهار سال تمام می باشد زوجه را مقید به گذشت این فاصله ی زمانی برای درخواست طلاق می کند در حالی که مقنن برای گذشت کمتر از 4 سال تصریحی ندارد . قانونگذار در ماده 1130 قانون مدنی به این مشکل پاسخ داده است و در صورت مشقت شدید برای زوجه آن را از موارد عسر و حرج دانسته که قابلیت طرح در دادگاه را دارد.
اعتیاد زوج به مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی
در این نوع از عسر و حرج زوج در اثر مصرف مداوم مشروبات الکلی و مواد مخدر معتاد می شود و تغییراتی در وضعیت ظاهری و روانی او ایجاد می شود به طوری که جسم و روح فرد مبتلا را گرفتار کرده و در معرض تغییر و دگرگونی قرار می دهد و اینکه چرا باعث عسر و حرج زوجه می شود می توان گفت مصرف این مواد موجب عدم امنیت برای زوجه می شود زیرا فرد معتاد در صورت فقدان مواد مخدر دچار عدم تعادل روحی و روانی می شود و ممکن است دست به کارهایی بزند که موجبات خطر و هراس را برای زوجه فراهم کند. از طرفی فرد معتاد به مسائل اخلاقی و اجتماعی هیچ گونه تعهدی ندارد و این مساله لطمه ی روحی و روانی به زوجه وارد کرده و باعث می شود زندگی سخت و طاقت فرسا شود .
سوالی که پیش می آید اگر شخصی با علم و اطلاع از معتاد بودن فردی با او ازدواج کند، آیا پس از ازدواج می تواند از بند 2 تبصره الحاقی ماده 1130 قانون مدنی به عنوان مصداق عسر و حرج استفاده کند و درخواست طلاق نماید؟
به نظر برخی از نویسندگان ، بند ذکر شده اختصاص به اعتیاد پس از ازدواج دارد نه همزمان یا پیش از آن ، و اگر شخصی که عالم به اعتیاد است با او ازدواج کند در واقع اعتیاد زوج را با انعقاد عقد نکاح پذیرفته است و دیگر جایی برای اعتراض و درخواست او به عنوان عسر و حرج باقی نمی ماند و از طرفی با توجه به ظاهر عبارت « به وجود آمدن وضعیتی » در تبصره ی الحاقی و نحوه نگارش آن این موضوع را تداعی می کند که اعتیاد مزبور مربوط به بعد از ازدواج می باشد نه قبل از آن چرا که در آن صورت قانونگذار باید عبارت « وجود داشتن وضعیتی » را به جای عبارت مزبور بکار می برد. اما به نظر می رسد که چون قانون صراحت ندارد، حتی اگر اعتیاد مربوط به پیش از ازدواج هم باشد و ایجاد عسر و حرج در طول زندگی مشترک برای زوجه بکند می تواند مبنای درخواست طلاق زوجه قرار بگیرد.
ضرب و شتم و سوء معاشرت زوج
طبق بند 4 از تبصره ماده 1130 قانون مدنی : « ضرب و شتم و یا هرگونه سوء رفتار زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد ، یکی از موجبات طلاق به علت عسر و حرج زن می باشد . » همچنین براساس ماده 1103 قانون مدنی یکی از وظایف زوجین در زندگی زناشویی رفتار به معروف می باشد ولی چنانچه یکی از زوجین مخصوصاً زوج از این وظیفه ی شرعی و قانونی اجتناب کند و به وسیله ی ضرب وشتم موجبات اذیت و آزار زوجه را فراهم نماید به طوری که تحمل ادامه زندگی را نداشته باشد می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند .
سوء معاشرت ، از نظر اجتماعی توهین محسوب می شود و با عشق و محبت و همدلی بین زوجین تضاد دارد ، سوء معاشرت محسوب می شود سوء معاشرت یکی از مواردی است که زندگی مشترک را بر همسر و فرزندان و افراد جامعه سخت و طاقت فرسا می کند ، مخصوصاً وقتی همسری در منزل پدر با آرامش زندگی کرده و با تربیت صالح و اخلاق نیک پرورش یافته امری بدیهی است که کوچکترین توهین و بی حرمتی و اخلاق ناشایست موجب عسر و حرج او گردد . البته ناگفته نماند زنان در فرهنگ ها و خانواده های متفاوتی رشد پیدا کرده اند و در مواردی ممکن است بلند کردن صدا و توهین عسر و حرج برای زوجه ایجاد نکند .
رابطه جنسي نا متعارف
توقع متعارف زوجين از يكديگر به عنوان يك اصل كلي حسن معاشرت مطـرح مـي باشـد، اگرچـه در قانون چيزي به عنوان رابطه جنسي نامتعارف وجود ندارد تا آن را جرم دانست. با اين حال در صـورتي كـه مردي به اجبار از راه غيرعادي با همسرش نزديكي كند. در مراجع قانوني آن را اذيت و آزار تلقي كـرده و از موارد عسر و حرج دانسته و براي اثبات آن در صورت عدم اقرار زوج، امكان بررسي و اثبات آن از طريق پزشكي قانوني وجود دارد .
بیماری صعب العلاج روانی یا مسری
طبق بند پنجم تبصره ماده 1130 قانون مدنی ابتلاء زوج به بیماریهای صعب العلاج روانی یا واگیردار یا هر عارضه ی صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را غیرقابل تحمل نماید یکی از مصادیق عسر و حرج بوده و برای زن حق طلاق ایجاد می کند . در قانون حمایت خانواده نیز بیماری همسر را از موجبات مشترک طلاق قرار داد و بند 5 ماده 8 قانون سابق در این باره مقرر داشت : « ابتلاء هر یک از زوجین به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زناشویی برای طرف دیگر پرمخاطره باشد . »
طبق تبصره فوق بیماری صعب العلاج باید واگیردار یا روانی باشد و به سبب معاشرت و همزیستی زناشویی زوجین ، موجب اختلال در زندگی زناشویی شود. که از موجبات عسر و حرج محسوب شود، بیماریهایی مثل هپاتیت و ایدز که غیرقابل درمان بوده و از طرفی باعث انتقال بیماری به طرف مقابل می شود قانونگذار در صورت عسر و حرج شدن ادامه ی زندگی زناشویی از موارد درخواست طلاق توسط زوجه شناخته است . ولی بیماریهایی مثل انواع سرطان را که واگیردار نبوده و زیر نظر پزشک با انواع دارو و یا جراحی و یا شیمی درمانی قابل درمان است و ادامه ی زندگی زناشویی را مختل نمی کند از مصادیق عسر و حرج شناخته نشده است.
آیا عقیم بودن مطلق و دائمی زوج ، حکم به تجویز طلاق به نفع زوجه به علت عسر و حرج وی صادر می شود؟
زمانی که زوجه جوان باشد و احساس مادر شدن آنقدر برایش اهمیت داشته باشد که نبود فرزند باعث شود ادامه ی زندگی زناشوئی برایش غیر قابل تحمل شود و گذر زمان و افزایش سن موجب شود برای همیشه از نعمت فرزند محروم شود، عقیم بودن زوج باید بتواند مجوز طلاق قرار بگیرد؛ زیرا از نظر روحی و روانی عسر و حرج بر زوجه عارض شده است .
عقیم بودن زوجین
هدف نهايي ازدواج، تشكيل خانواده است و دوام و بقاء شهر، در جوامع انساني مربوط بـه توليـد نسـل است و از طرف ديگر، ارضاء حس مادري براي يك زن از عميقتـرين كشـش هـايي اسـت كـه در نهـادش وجود دارد و عدم ارضاي اين ميل، مي تواند علت قطعي براي پيدايش مشكلات عديده خانوادگي باشد. از اين رو، قانونگذار بارور نبودن زوج را يكي از مصاديق عسر و حرج دانسته است.
1 - عقيم بودن، و آن حالت كسي است كه علي الاطلاق توانايي بچه دار شدن را به هيچ نحوي ندارد.
2 - عدم توانايي داشتن فرزند به دليل خصوصيات جسمي زوجين، و آن حالت در زوج است كه از نظر خصوصيات جسمي؛ هر دو طبيعي و سالم هستند، ليكن به علل مختلف پزشكي از يكـديگر صـاحب فرزنـد نمي شود. در اين گونه موارد، دادگاه با ارجاع امر به پزشك يا پزشكان متخصص (پزشكي قانوني) و پس از احراز عقيم بودن زوج، و يا عوارض جسمي ديگر، كه مـانع بچـه دار شـدن زوج است و نيز عسـر و حـرج زوجه، حكم طلاق را صادر مي كند.
عدم پرداخت نفقه
از جمله حقوقی که زنان در پیوند زناشویی استحقاق آن را پیدا می کنند حق نفقه است و بر این اساس شوهر مکلف است تا مخارج و نیازمندی های همسرش را تامین کند . در نکاح دائم همین عقد واقع می شود شوهر بر اساس حکم قانون ملزم به پرداخت نفقه می شود ( 1102 قانون مدنی ) ولی در نکاح موقت ، زوجیت با انفاق ملازمه ندارد و قانون زوج را به پرداخت نفقه محکوم نمی کند . ( ماده 1106 قانون مدنی) هرگاه شوهر از پرداخت نفقه آینده ی زوج اجتناب کند و عدم تادیه آن ادامه زندگی مشترک را دچار مشقت کند زوجه می تواند اجبار شوهر را برای مطالبه ی نفقه از دادگاه بخواهد به طوری که در ماده 1129 قانون مدنی استنکاف زوج از پرداخت نفقه از موجبات عسر و حرج و در خواست طلاق توسط زوجه به شمار آمده است .
رابطه نامشروع
رابطه ی نامشروع شوهر با زنان ديگر، هرگاه به صـورت عـادت مـرد درآيـد؛ مـي توانـد بـه عنـوان « عسر و حرج » مستند درخواست طلاق قرار گيرد. در فرهنگ ما ، رابطه آزاد بين زن و مرد در هر حال ممنوع و ناپسند است؛ به ويژه اگر كسي كه همسر دارد و به خانواده پايبند مي باشد؛ زشتي اين عمل به وضوح بيشتر است. لطمه ای كه در اثر رابطه نامشروع زن يا شوهر با ديگري براساس خانواده وارد مي شود؛ گاهي جبران ناپذير و غيرقابل تصور مي باشد و قانون نيـز اين روابط را ممنوع و قابل مجازات مي داند. در قانون ايران ، مجازات مرد زن دار (محصن) كه داراي اينگونه روابط نامشـروع مـي باشـد، بـا وجـود اثبات اين موضوع و وجه شرايط خاص، تا اعدام نيز معين مي شود. و همين امر، اهميت تكليـف مربـوط بـه وفاداري و ارتباط آن با نظم عمومي را به خوبي نشان مي دهد.
تكليف مربوط به وفاداري از نظر حقوقي نيز بدون ضمانت اجرا باقي نمانده است؛ زيرا، نه تنها به عنوان سوء رفتار يا ارتكاب جرمي كه با حيثيت خانوادگي منافات دارد؛ مستند درخواست طلاق قـرار مـي گيـرد، بلكه همسر كه از اين بابت زيان مي بيند، مي تواند جبران خسارت مادي و معنوي خود را از طـرف خطاكـار بگيرد . همچنين در صورت ثبوت اين ادعا و محكوم شـدن قطعـي شـوهر بـه جـرم داشـتن رابطـه نامشـروع بـا ديگران، كه به طور معمول با حيثيت و شـوؤن خـانوادگي زن مخـالف اسـت و زنـدگي مشـترك را دشـوار مي سازد و زندگي زن را دچار عسر و حرج مي نمايد علاوه بر مجازات كيفري، به زن حق مي دهد تا با ايفاي كامل حقوق مالي خود از دادگاه طلاق بخواهد.
صرف اثبات رابطه نامشروع زوج توسط زوجه می تواند موجب عسر و حرج باشد و مبنایی برای درخواست طلاق توسط زوجه تلقی شود.
نگاهی به یک رأی درباره رابطه نامشروع موجب عسر و حرج
شعبه 24 دادگاه تجدید نظر استان تهران ، شماره رای نهایی: 9109970222401154 ، در خصوص دادخواست خانم (گ. ص.) فرزند (ع.) به طرفیت همسر خود آقای (و. الف. ق.) فرزند (ر.) به خواسته صدورگواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه_طلاق به دلیل رابطه نامشروع زوج ، با توجه به اینکه خواهان جهت اثبات ادعای خویش به دادگاه دلایل قانع کننده ای ارائه نکرده و مطابق قاعدۀ فقهی «الطلاق بید من اخذ بالساق» حق طلاق با زوج بوده و عدم وجود رضایت شوهر با خواسته زوجه صدورگواهی عدم امکان سازش در اجرای ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب سال 1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام و ماده 1130 قانون مدنی امکان پذیر نبوده فلذا دادگاه به استناد قوانین مذکور و ماده 1257 قانون مدنی حکم به رد دعوای خواهان صادر و اعلام می نماید. رأی صادره حضوری و در ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.در خصوص تجدید نظر خواهی خانم (گ. ص.) فرزند (ع.) به طرفیت همسرش آقای (و. الف. ق.) فرزند (ر.) نسبت به دادنامه شماره 00827 مورخ 3/5/90 صادره از شعبۀ محترم 287 دادگاه عمومی تهران موضوع پرونده کلاسه 2194/89 متضمن صدور حکم به رد دعوی خواهان در خصوص دادخواست تقدیمی زوجه به طرفیت زوج به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق با توجه به مجموع محتویات پرونده و امعان نظر در اوراق و مندرجات آن، مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی، مدلول دادنامه تجدیدنظرخواسته، مفاد لایحه دفاعیه تجدیدنظرخوانده، نظر به اینکه زوجه در دادخواست تقدیمی انگیزه خود را از تقاضای طلاق تخلف زوج از شرایط ضمن_العقد (تخلف از بند 9 رابطه نامشروع) و عسر و حرج خود مطرح نموده است و پیرامون اثبات ادعای خود ادلّۀ اثباتی کافی که دلالت بر تخلف زوج از شرایط ضمن العقد و عسر و حرج زوجه نماید، ارائه نداده است و تنها دلیل ابرازی مشارٌالیها دادنامه شماره 1089 مورخ 4/10/1389 صادره از شعبۀ 102 جزایی دادگاه عمومی رودهن در خصوص محکومیت زوج به تحمل هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری به اتهام رابطه نامشروع می باشد که محکومیت مذکور می تواند از موجبات از هم گسیختگی نظام خانواده و در نهایت طلاق را فراهم نماید و با عنایت به اینکه دادنامه اصداری (معترضٌ عنه) از جهت رسیدگی، رعایت اصول و قواعد دادرسی و انطباق آن با قانون فاقد اشکال قانونی و منقصت قضایی می باشد و از ناحیه تجدیدنظرخوانده نیز ایراد و اعتراض موجه و مدللی که قابل امعان نظر باشد و موجب بی اعتباری و نقض دادنامه گردد، ارائه نشده است، بنا علی هذا دادگاه به استناد قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی فوق الذکر، ضمن تایید دعوای تجدید نظرخواهی دادنامه تجدید نظرخواسته را تأیید می نماید. رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ، قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد.
ازدواج مجدد
يكي از مهمترين نكات در بررسي قوانين مربوط به عسر و حرج زوجه كه در گذشته در قانون حمايت خانواده منعكس گرديد، مسأله «انتخاب همسر ديگر» و تحقق عسر و حـرج زوجـه اسـت . و يكـي از مـوارد طلاق به درخواست زن در سير قانونگذاري ها، هميشه عدول زوج از تحكيم زندگي مشترك با همسر اول و قبول همسر ديگر بوده است . قاعده اختيار همسر ديگر و قبول چند همسري در عين حال كه مجوز شرعي و قانوني دارد ولي اختيـار طلاق را در يد همسر اول قرار مي دهد و چنانچه رضايت زوجه اول در اختيـار همسـرگزيني جديـد توسـط زوج؛ جلب نشود به معني اين است كه مرد تمايلي به حفظ كانون قديم و زندگي اوليه خود نداشته است.
امروزه اثبات عسر و حرج ، در راهروهای دادگاه ها ، یکی از مسائل پیچیده و دشوار است که متاسفانه موجبات مشاوره های غلط در این زمینه شده است و بر پیچیدگی پرونده های در جریان می افزاید. مجموعه سودا اندیشان ستاره ، با استفاده از وکلای مجرب و مشاورین حقوقی با تجربه ، یاری رسان شما خواهد بود.
پرسش های شما ؛ پاسخ های ما
آیا کارت قرمز خدمت نظام وظیفه از موارد اثبات عسر و حرج می باشد؟
صرف داشتن کارت قرمز خدمت نظام وظیفه از موارد اثبات عسر و حرج نیست و اگر اختلالات فردی موجبات صدور کارت ، باعث عسر و حرج در روند زندگی شود ، می تواند قابل استناد باشد.
شغل نا متعارف همسر ، باعث اثبات عسر و حرج می باشد؟
نا متعارف بودن شغل باید ایجاد سختی و صعوبت در زندگی کرده باشد و به خودی خود از موجبات عسر و حرج نیست.
چه مواردی سوء معاشرت می باشد و از موارد اثبات عسر و حرج است؟
توهین ، فحاشی ، رفتارهای ناشایست اخلاقی ، ضرب و شتم و رفتار دون شأن و دور از معاضدت خانواده ، می توانند از مصادیق عسر و حرج باشند.
صرف اثبات رابطه نامشروع زوج توسط زوجه از مصادیق اثبات عسر و حرج می باشد؟
بله ، می تواند باعث اثبات عسر و حرج گردد. اما اثبات رابطه نامشروع ، خودش نیازمند ادله قوی می باشد.