حضانت طفل از مهمترین مسائل حقوق خانواده است. حضانت طفل همچنین نقش بسزایی در تعلیم جامعه خواهد داشت. خانواده که بنیان یک جامعه را تشکیل می دهد ، باید محلی مناسب برای تربیت فرزندانی باشد که در آینده سکان جامعه را به دست می گیرند. بنابراین ، حضانت طفل باید در دست فردی صالح و سالم باشد ، چون این امر مسئله ای خطیر است.
حضانت واژه ای است بیگانه که به معنی فاصله دو بازو می باشد و از آنجایی که مادر طفل را بین بازوان و سینه خود قرار می دهد ، واژه حضانت به کار برده می شود. لذا حضانت در لغت به معنای پروردن ، در زیر بال گرفتن ، در بغل گرفتن و پرستاری کودک است.
در قانون ایران ، تعریفی از حضانت نشده است اما می توان آن را در اصطلاح به معنای نگهداری و مواظبت مادی و معنوی طفل دانست.
با توجه به تعاریف بالا ، باید توجه داشت که میان حضانت و ولایت تفاوتهایی وجود دارد. از جمله اینکه ولایت به تمام امور زندگی طفل تا مرحله رشد مربوط است. تفاوت دیگر نیز اینکه ، ولایت قهراً و به موجب قانون به پدر یا جد پدری داده می شود اما اعطای حضانت بنا به حکم دادگاه خواهد بود.
***فرق بین ولایت و حضانت در زمانی که زوجین با هم در کنار فرزند خود زندگی می کنند ، معلوم نمی شود***
طفل کیست؟؟؟
وفق مجموع مواد 1168 تا 1179 قانون مدنی و در باب حضانت ، طفل به کسی اطلاق می شود که به سن رشد قانونی نرسیده باشد. لذا حضانت مخصوص اطفال است و پس از رسیدن به سن بلوغ ، حضانت کلاً منتفی است.
با توجه به سن بلوغ در پسران ( 15 سال تمام قمری ) و در دختران ( 9 سال تمام قمری ) ، حضانت برای افراد بعد از این سنین قابل تصور نیست.
با این حال ، رویه عملی محاکم به استناد رأی وحدت رویه شماره 37/62 – 03/10/1364 این است که برای نوجوانان زیر 18 سال که رشدشان نیز محرز نشده ، حکم حضانت صادر می نمایند.
وکلا و مشاورین <<<<<< سودا اندیشان ستاره >>>>>> در کنار شما هستند.
وجود حق حضانت
طبق قاعده کلی و برای مصلحت طفل ، هر کودکی باید از حضانت بهره مند شود و به هیچ وجه نمی توان آن را سهل گرفت. در اصل دوم اعلامیه جهانی حقوق کودک نیز به مسئله حضانت اشاره شده است. حتی حق برخورداری از حضانت برای فرزندان نامشروع هم پیش بینی شده است و حضانت مخصوص نسب مشروع نیست.
حق حضانت به منظور تأمین منافع مادی و معنوی طفل برقرار می گردد. اگر ابوین در قید حیات نباشند یا فاقد صلاحیت حضانت باشند ، یکی از اتباع ایرانی مقیم ایران می تواند حضانت را بر عهده گیرد.
هر کس به هر نحو ممکن مانع استیفای حق مذکور شود ، مشمول مجازات کیفری خواهد شد. در این رابطه ماده 40 و 54 قانون حمایت خانواده مجازات جزای نقدی را در نظر گرفته است.
حضانت به عنوان تکلیف ابوین
در ماده 1172 قانون مدنی ، می توان دریافت که حضانت تکلیف ابوین است ؛ چرا که با امتناع صاحب حق ، حاکم او را ملزم می کند. تکلیف به نگهداری کودکان ، قابل اسقاط یا مصالحه نیست و از دسترس حاکمیت اراده افراد ، خارج است.
البته تکلیف به حضانت ، ابوین را مجبور نمی کند تکالیف خارج از توان را نیز به منظور جلب رضایت کودک بر خود هموار نماید.
ماده 1178 این تکلیف را منوط به حدود توانایی خود نموده است. در این ماده بیان شده است :« ابوین باید در حدود توانایی خود نسبت به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را محمل بگذارند ».
***پدر و مادر می توانند با تنظیم توافقنامه اعم از عادی یا رسمی حق حضانت را به یکدیگر واگذار کنند***
هزینه های حضانت در صورت زنده بودن ، توسط پدر و در غیر اینصورت بر مادر تحمیل می شود. بنابراین ، اگر مادر عهده دار حضانت طفل شد ، می تواند اجرت المثل آن را از پدر مطالبه کند ، مگر اینکه زوج متعسر از پرداخت اجرت باشد.
البته ، نباید اجرت حضانت با هزینه امور مربوط به انجام حق حضات اشتباه کرد. هزینه حضانت مثل بهای خوراک و پوشاک طفل ، تابع احکام نفقه خواهد بود که بر عهده ی پدر است.
حضانت پدر و مادر از چه سنی می باشد؟
ماده 1169 قانون مدنی چنین مقرر می دارد :« برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند ، مادر تا هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است ».
البته آنچه که اهمیت دارد و در اولویت می باشد ، مصلحت و غبطه خود طفل است نه عسر و حرج پدر و مادر. یعنی اگر دادگاه مصلحت بداند که طفل قبل از سنین مربوطه نزد پدر باشد و یا بعد از سنین مذکور نزد مادر باشد ، می تواند تصمیم مقتضی بگیرد.
حق حضانت در درجه نخست با ابوین است و قانون نیز همین امر را تاکید کرده است. در ماده 1171 بیان شده است :« در صورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود ، هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد ».
حق ملاقات اطفال
یکی از وجوه حق حضانت برای ابوین ، حق ملاقات اطفال است که به طور طبیعی و غریزی در سرشت هر فردی وجود دارد. اگر به دلیلی مثل طلاق یا سقوط حق حضانت ، امکان ملاقات معمولی فرزند وجود نداشته باشد ، قانون اختیار ملاقات فرزندان را به ابوین داده است.
به دستور ماده 20 قانون حمایت خانواده ، دادگاه می تواند در مورد چگونگی ملاقات فرزندان توسط والدین قبل از ورود در ماهیت دعوی اقدام و دستور مقتضی را صادر نماید.
موارد سقوط حق حضانت
با اینکه حضانت حق ابوین است ، اما این حق مطلق نیست ، بلکه در مواردی ، حق مزبور برای رعایت مصلحت طفل ساقط می گردد. علل قانونی برای سقوط حق حضانت در ماده 1173 آمده است که به بیان آنها می پردازیم:
- اعتیاد ابوین به الکل و مواد مخدر و قمار
- اشتهار به فسق
- ابتلا به بیماری های روانی
- سوء استفاده از طفل
- ضرب و جرح غیر متعارف
- حجر و ازدواج مجدد مادر
البته لازم به توضیح است همانطور که در بحث ماده ی 1130 برای اثبات عسر و حرج موارد مصرح در این ماده آمره نبوده و ملاک تشخیص موارد عسر و حرج از نظر مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان عرف میباشد. پس در ماده ی 1173 قانون مدنی که در مورد حضانت سخن میگوید موارد مصرح آمره نبوده و غبطه و مصلحت فرزند نیز میتواند مواردی را به تشخیص عرف به آن اضافه نماید.